يه قاصد خبرم داد که آفتاب لب بوم
نوشتم رو تن شب که خوشبختي تمومه
نه من مونده نه مائي
نه حرفي نه صدائي
هزار دفعه شکستم عجب حادثه هايي
نپرس از شب و روزم تو خوابم تو چه خوابي
به مستي شب و تا صبح خرابم چه خرابي
به شب زل زده بودم به اين عشق
که شب مهتابي ميشه
نگاهم به هوا بود به اين عشق
که روز آفتابي ميشه
بهار پشت زمستون پس از تو برام قصه ي غم داشت
نبودي که نبودي پس از تو بهارم تو رو کم داشت
نپرس از شب و روزم تو خوابم تو چه خوابي
به مستي شب و تا صبح خرابم چه خرابي
به گل طعنه زدم من به اين عشق
که تو فصل بهاري
به غم طعنه زدم من به اين عشق
که تو عشقو مي آري
بهار پشت زمستون پس از تو برام قصه ي غم داشت
نبودي که نبودي پس از تو بهارم تو رو کم داشت
نپرس از شب و روزم تو خوابم تو چه خوابي
به مستي شب و تا صبح خرابم چه خرابي
نپرس از شب و روزم تو خوابم تو چه خوابي
به مستي شب و تا صبح خرابم چه خرابي
نوشتم رو تن شب که خوشبختي تمومه
نه من مونده نه مائي
نه حرفي نه صدائي
هزار دفعه شکستم عجب حادثه هايي
نپرس از شب و روزم تو خوابم تو چه خوابي
به مستي شب و تا صبح خرابم چه خرابي
به شب زل زده بودم به اين عشق
که شب مهتابي ميشه
نگاهم به هوا بود به اين عشق
که روز آفتابي ميشه
بهار پشت زمستون پس از تو برام قصه ي غم داشت
نبودي که نبودي پس از تو بهارم تو رو کم داشت
نپرس از شب و روزم تو خوابم تو چه خوابي
به مستي شب و تا صبح خرابم چه خرابي
به گل طعنه زدم من به اين عشق
که تو فصل بهاري
به غم طعنه زدم من به اين عشق
که تو عشقو مي آري
بهار پشت زمستون پس از تو برام قصه ي غم داشت
نبودي که نبودي پس از تو بهارم تو رو کم داشت
نپرس از شب و روزم تو خوابم تو چه خوابي
به مستي شب و تا صبح خرابم چه خرابي
نپرس از شب و روزم تو خوابم تو چه خوابي
به مستي شب و تا صبح خرابم چه خرابي