در زير باران گلوله هاي داغ
پاشيده بر اين خاک بذر هزاران باغ
آنان که بي پروا جان را فدا کردند
در شوره زار عجز جنگل به پا کردند
در بستر تاريخ از خون اين ياران
حماسه مي جوشد از چشمه ي عصيان
آن لحظه که دژخيم فرمان آتش داد
ز ياد آزادي ، با خون به راه افتاد
در لحظه ي اعدام معراج اين ياران
فريادشان اين بود پاينده باد ايران
برادري اين سو در جوخه ي آتش
آن سو رفيق خلق بالاتر از آتش
در زير باران گلوله هاي داغ
پاشيده بر اين خاک بذر هزاران باغ
برادر سرباز ، آنکه کنون با ماست
اي کاش پيش از اين از خواب بر مي خواست
اگر تفکر خلق چون آن برادر بود
تاريخ ما امروز به شکل ديگر بود
پاشيده بر اين خاک بذر هزاران باغ
آنان که بي پروا جان را فدا کردند
در شوره زار عجز جنگل به پا کردند
در بستر تاريخ از خون اين ياران
حماسه مي جوشد از چشمه ي عصيان
آن لحظه که دژخيم فرمان آتش داد
ز ياد آزادي ، با خون به راه افتاد
در لحظه ي اعدام معراج اين ياران
فريادشان اين بود پاينده باد ايران
برادري اين سو در جوخه ي آتش
آن سو رفيق خلق بالاتر از آتش
در زير باران گلوله هاي داغ
پاشيده بر اين خاک بذر هزاران باغ
برادر سرباز ، آنکه کنون با ماست
اي کاش پيش از اين از خواب بر مي خواست
اگر تفکر خلق چون آن برادر بود
تاريخ ما امروز به شکل ديگر بود