Ebi

Khoda midanad

دل به سودای تو بستيم خدا می داند
از مهر تو گسستيم خدا می داند
خدا می داند

ستم عشق تو هر چند كشيديم به جان
ز آرزويت ننشستيم خدا می داند
آرزومند تو هستيم خدا می داند
خدا می داند

با غم عشق تو عهدی كه ببستيم نخست
بر همانيم كه بستيم خدا می داند
آرزومند تو هستيم خدا می داند
خدا می داند

به اميدی كه گشايد زوصال تو دری
دردل برهمه بستيم خدا می داند
آرزومند تو هستيم خدا می داند
خدا می داند

ديده پر خون ودل آتشكده وجان بر كف
روز و شب جز تو نجستيم خدا می داند
آرزومند تو هستيم خدا می داند
خدا می داند