Ebi

To ki hasti

اسم تو قشنگترين قصه برای گفتنه
اسم تو قشنگترين قصه واسه شنفتنه
غنچه ی نجيب اسم تو روی باغ لبم
بهترين غنچه ی لذت برای شکفتنه
لحظه ی طلايی نوازش گيسوی تو
مثل ناز دست روی خواب چمن کشيدنه
داغی وسوسه ی گرفتن دستای تو
کوره ی بزرگ خورشيد و توی خواب ديدنه

تو چی هستی ، تو چی هستی ، که تماشا کردنت
مثل پر به آسمون گشودنه
تو کی هست‍ی ، تو کی هستی ، که تمام لحظه ها
بی تو بودن مثل با تو بودنه

زير نور خيس بارون ، مخمل سبز چشات
جنگل جادوييه در به دری های منه
گيسوی بلند تو که شعری از رهايه
زنجير سياه موندن برای پای منه
صدای هق هق من ، ميون تاريکی شب
صدای شکستنه ، صدای سرد مردنه
صدای دور شدن پای من از کوچه ی تو
آخرين حرف منه ، صدای جون سپردنه

تو چی هستی ، تو چی هستی ، که تماشا کردنت
مثل پر به آسمون گشودنه
تو کی هستی ، تو کی هستی ، که تمام لحظه ها
بی تو بودن مثل با تو بودنه