Alireza Assar

Man-e-Bi Del

منه بی دل
به چه جرمی
از تو هی شکنجه میشم
من که با تمومه زجرت
خاکتم
مثل همیشم
زیره ضربه ضربه تو
بی سپرترینم از عشق
بسه نازنین روا نیست
بزنی تیشه به ریشم
دییییییر اوومدی ای رفته
طعمت از دهن افتاد
دل دلزده شد از خواب
آهنگ تو رفت از باد
دییییر اومدی ای رفته
تصویر تو لیلی نیست
ضجتو رو شنیدن تلخ
اما به تو میلی نیست
هور گریه
به یادت هست؟
گفتم که نفس بردی!
رقصان مثل پر در باد
رفتی غزل افسردی
هور گریه
کجا بودی ؟
وختی که دلم می سوخت ؟
وختی که یک اقیانوس
بر اشکام اشکی دوخت!؟
منه بی دل به چه جرمی
از تو هی شکنجه میشم؟
من که با تمونم زجرت خاکتم
مثل همیشم